زندگی می بافم

ساخت وبلاگ
اگر قوم شوهر وقت و بی وقت به بهانه دیدن نوه شان زنگ خانه تان را میزنند یا نه کلا اهل سرزده آمدن هستند ؛ بار اول با روی باز در را باز میکنید ؛ بار دوم میگویید خب مهمان حبیب خداست ؛ بار سوم میگویید عیب ندارد فکر کن پدر و مادر خودت هستند ؛ .. بارهای پنج و شش و قس هذا یک جوری میشوید ...آدمیزاد است دیگر ؛ بلکه در آن ساعت دلتان می خواهد روی مبل لم بدهید ؛دلتان می خواد لباس راحتی بپوشید ؛ با شوهرتان حرفهای خودمانی تر بزنید ؛ با بچه تان دوتایی خوش باشید و ...دفعات بعدتر روی گشاده تان راکمی تنگ تر کنید ؛ اگر تنها هستید کمی باز کردن در را کش بدهید ، اگر شوهرتان در را باز میکند شما برای استقبال دم در نروید بروبد اتاق خواب و کمی دیرتر بیایید بیرون انگار که داشتید سر و وضعتان را مرتب میکردید ، توی پذیرایی تان خودکشان نکنید ساده تر از وقتی که با دعوت به خانه تان می آیند ازشان پذیرایی کنید و ...در آخر خودتان هم سرزده به خانه مادرشوهر نروید ... زندگی می بافم...
ما را در سایت زندگی می بافم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : atorshilite8 بازدید : 10 تاريخ : شنبه 27 آذر 1395 ساعت: 10:14

چند روز پیش گذاشته بودمش توی کالکسه ؛ خودم هم روی مبل نشسته بودم و نگاهش میکردم .نگفتم بهتان که کالسکه را آورده ایم توی خانه و وقتهایی که حبه بی قراری میکند میگذاریمش تویش و فکر میکنیم داریم توی شانزلیزه قدم میزنیم با بچه ! کجا بودیم ؟! ...نشسته بودم روی مبل روبروی حبه ، حبه هم چشم های درشت اش روی من میخکوب بود .لبخند زدم .از آن لبخندهایی که مادرها موقع برانداز بچه هایشان میزنند .چند ثانیه بعد لبهای کوچک حبه کش آمد و لپ اش چال افتاد ...حبه هم خندید :)اولین باری که حبه بدون اینکه ادا و اطوار خاصی برایش دربیاورم خندید. زندگی می بافم...
ما را در سایت زندگی می بافم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : atorshilite8 بازدید : 12 تاريخ : جمعه 26 آذر 1395 ساعت: 0:24

سین به حبه میگوید : تو به بابا بگو چشم ...مامان که نمیگه ! خنده ام میگیرد .از اینکه چقدر بعضی از این حرفهای به ظاهر خاله زنکی نی نی سایتی ها درست است .چقدر خوب میشود لا به لای حرفها و توصیه هایشان که قلمبگی و پیچیدگی حرفهای روانشناس ها را ندارد ، مردها را شناخت .بارها آنجا خوانده ام که مردها عاشق شنیدن کلمه " چشم " هستند مثل ما زنها که شنیدن دوستت دارم از زبان مردهایمان قند توی دلمان آب میکند .اساتید نی نی سایتی این را هم اضافه میکنند که " بگو چشم اما کار خودت رو بکن " اما اشاره ای به این نمیکنند که خب چطور میشود هم گفت چشم و دستور آقا را اجرا کرد و هم کار خودت را ؟؟ نه واقعا چطور میشود ؟! زندگی می بافم...
ما را در سایت زندگی می بافم دنبال می کنید

برچسب : چطوری لب بگیریم,چطور جذاب باشیم,چطوری از عقب بکنیم, نویسنده : atorshilite8 بازدید : 10 تاريخ : جمعه 26 آذر 1395 ساعت: 0:24

یعنی همه مادرها این شکلی اند ؟ اینطور که یک بچه سنجاق شده به روح و فکر و تن دارند که اگر فقط تن بود و شیر می خواست فقط ،شاید اوضاع کمی بهتر میشد .اینکه یک تکه از قلبت را کنده باشند و گذاشته باشند کنار و اسمش بشود بچه و تو می مانی و شیطنت ها و اذیت ها و دلهره های آن بچه و تو می مانی واقعا !!.درمانده میشوی گاهی .. همه مادرها این شکلی اند ؟که تا اطلاع ثانوی که معلوم نیست دقیقا تا کی ، برای خودشان در دسترس نیستند . زندگی می بافم...
ما را در سایت زندگی می بافم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : atorshilite8 بازدید : 13 تاريخ : پنجشنبه 18 آذر 1395 ساعت: 17:05

+پاییز فصل بافتنی .یکی دوسالی هست که عاشق کامواخریدن شدم و بافتنی هم شده سرگرمی پاییزی ام .اینطوری حداقل از دل گیری شبهای طولانی پاییز کم میشه .یه کلاه برای حبه بافتم و سین هم حسودیش شد و گفت یکی هم برای من باید ببافی .دارم کلاه سین را می بافم .هر وقت روابط حسنه است کلاه هی قد میکشد ، به محض اینکه سین کاری می کند یا حرفی میزند که نباید ،کلاه هم به مدت نامعلومی فرستاده میشود پشت مبل به عنوان تلافی !! +عکس کلاه حبه در ادامه مطلب [ادامه مطلب را در اینجا بخوانید ...] زندگی می بافم...
ما را در سایت زندگی می بافم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : atorshilite8 بازدید : 13 تاريخ : پنجشنبه 18 آذر 1395 ساعت: 17:05

+ساعت یک نصفه شب حبه را با سلام و صلوات خوابانده بودیم و من توی دلم ذوق می کردم که آخیش ...برم تخت بخوابم ! ...درست در همان وقت کرم های ساکن در دندان آسیاب سمت چپ یادشان افتاد که عروسی بگیرند و  دادار دودور راه بیندازند و پابکوبند روی دندان مزبور ...آدم دندان درد داشته باشد و بخوابد ؟! ...هی به خودم پیچیدم و ناله کردم و دیدم نه نمیشود !فوری با گوشی سرچ کردم " تسکین دندان درد " ..گوگل محترم هم کلی راه گذاشت جلوی پام ....جویدن حبه سیر و آب نمک گرداندن توی دهان ... این دوتا برای من جواب داد ...حالا هی بگین فضای مجازی بده !! زندگی می بافم...
ما را در سایت زندگی می بافم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : atorshilite8 بازدید : 14 تاريخ : پنجشنبه 18 آذر 1395 ساعت: 17:05

سلام به روی ماه همه تون که توی این بازار داغ شبکه های اجتماعی هنوز هم به اینجا سر می زنید :).خب بریم سر اصل مطلب :.یادتونه گفته بودم که کلی حرف توی سرم وول می خوره که دلم می خواد هی بنویسم و بنویسم .این حرفها بیشتر جنبه تجربه داره مثل تجربیاتی که درباره خانواده شوهر نوشتم .نوشتن این حرفها توی وب برای من سخته چون باید لپ تاپ روشن کنم و با وجود حساسیت سین به دنیای مجازی و با وجود حبه نمیشه ..این شد که یه کانال تلگرامی زدم به نام افرآ که لینکش اون گوشه سمت چپ هست .. نوشتن توی کانال یه جورایی راحت تره چون وقتایی که مثلا حبه توی بغلم خوابه می تونم این کارو بکنم ، شبها توی رختخواب هم می شه مطلب فرستاد و توی بانک و ماشین و بقیه جاها ....مطالب کانال افرا گلچینی هست از مطالب نت و نوشته های خودم که نوشته های خودم با هشتگ # پیام ادمین مشخص شده ..این وبلاگ و نوشته های شخصی اش هم هست .اما اگه تلگرام دارین و دوست دارین نوشته های غیر شخصی منو بخونین یه سر به این کانال بزنید .https://telegram.me/joinchat/B6Nt_kFuUI7DuiVZjlAWdQ زندگی می بافم...
ما را در سایت زندگی می بافم دنبال می کنید

برچسب : مستند من اینجا هنوز دلتنگم,دانلود من اینجا هنوز دلتنگم,برنامه من اینجا هنوز دلتنگم, نویسنده : atorshilite8 بازدید : 12 تاريخ : پنجشنبه 18 آذر 1395 ساعت: 17:04

+ تلگرام نسل کتاب خوان ها را که منقرض می کند هیچ ، به نظرم دیگر اصلا کسی کتاب نمی نویسد ! ...از بس که همه چیز خلاصه شده و تندکی و مفید و مختصر است توی تلگرام ....دارم توی کانال افرا که گفته بودم می نویسم اماراستش اصلا نوشتن توی کانال به من نمی چسبد !!...بدون مقدمه و توصیف و توضیح اضافه باید بروی سر اصل مطلب و حرفت را بزنی و این برای من که سالهاست دارم توی وبلاگ عزیزم !! می نویسم خیلی سخت است ...خیلی ....+ " الف" کیبوردم خراب شده اگر کلمه ای اشتباه نوشته می شود نگذارید به پای بی سوادی من ! .+لازم نیست همیشه خودتان را با بقیه وفق بدهید .اگر به کاری که می کنید ، عقیده و تصمیمتان ایمان و باور دارید به خاطر خوشامد دیگران کار و عقیده و تصمیمتان را عوض نکنید بگذارید دیگران شمارا همان طور که هستید قبول کنند ....مثالش می شود پافشاری من بر روی رفتار و برخوردم درباره حبه از نحوه پوشک کردنش تا لباس پوشاندنش یا نحوه شیر دادن و خواباندش ...اما قسمت سخت ماجرا آنجاست که همسرت هم با تو در این زمینه ها که گفتم هم عقیده باشد که اگر نباشد ...توضیح اضافاتش بماند برای بعد ....+اگر زندگی می بافم...
ما را در سایت زندگی می بافم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : atorshilite8 بازدید : 15 تاريخ : پنجشنبه 18 آذر 1395 ساعت: 17:04

گاهی فکر می کنم آدم که مجرد است رویاهایش قدرت بیشتری دارند تا اورا برای ادامه زندگی سرپا نگه دارند ، رویای شاهزاده ای که قرار است همه وجودش دوست داشتن و عشق باشد ...بعد که ازدواج می کنی می بینی عشق هست دوست داشتن هست اما نه دقیقا آنطور که تو انتظارش را داری ...بعد می فهمی ایراد از تو یا مردت نیست ...انسان بودن یعنی همین ...اندک شمارند آدمهایی که بدون قید و شرط دوست داشتن بلدند ....همه چیز به آرامش نسبی می رسد .بچه می آید و خانواده دونفره ، سه نفره می شود ..بعد تو می مانی و ادامه زندگی ...و یک سوال بزرگ که " از زندگی چی می خوام ؟" یا دیگه از زندگی چی می خوام ؟.باید یک چیزی باشد که به زندگی ات معنا بدهد ...یک چیزی خیلی قوی تر از اینهایی که داری !.***شما همچنان درباره پست پایین نظر بدهید لطفا! زندگی می بافم...
ما را در سایت زندگی می بافم دنبال می کنید

برچسب : از زندگی چی می خوام,نمی دونم از زندگی چی می خوام,من از زندگی چی می خوام, نویسنده : atorshilite8 بازدید : 15 تاريخ : پنجشنبه 18 آذر 1395 ساعت: 17:04

+ خواهرم از یکی دوتا از رفتارهایم انتقاد کرد .ته دلم از دستش ناراحت شدم .یعنی که " تو هم ؟ از تودیگه توقع نداشتم  " بعد فکر کردم خب چرا ؟ چرا به خواهرم حق نمی دهم از رفتار اشتباهم ناراحت شده باشد .چرا حق نمی دهم انتقاد کند ؟...چون فکر می کنم خواهرم هست و من که با او این حرفها را ندارم ...یاد یک حدیثی افتادم به این مضمون که خیلی وقتها ما آدمها حق نزدیکانمون رو ضایع می کنیم فقط به خاطر نزدیکی شون به ما ...خود من خیلی وقتها مهمان مادر شوهر بوده ام و بعد از ناهار و شام توی ظرف شستن کمکشان کرده ام فقط به این خاطر که " خب زشته دیگه ...میگن اومد خورد و رفت " اما خانه پدری دست به سیاه و سفید نمیزنم اغلب ..چرا ؟ ..." من که با مامانم این حرفها رو ندارم ...اون که از من توقعی نداره " لپ مطلب اینکه مواظب رفتار و برخورد و حرف زدنهایمان باشیم حتی با نزدیک ترین افراد زندگی مان که مصداقش برای متاهل ها میشود" شوهر " ، جایی می خواندم که همیشه در برخورد با شوهر از طرز پوشش و حرف و مرتبی خونه و خودتان جوری رفتار کنید انگار که یک مهمان رودربایستی دار ، زندگی می بافم...
ما را در سایت زندگی می بافم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : atorshilite8 بازدید : 12 تاريخ : پنجشنبه 18 آذر 1395 ساعت: 17:04